جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
دکتر محسن ردادی

حوزه/ در برخی از کشورهای غربی، رئیس مجلس خود را موظف می‌داند که برای افراد رأی‌اولی، نامه‌ای ارسال می‌کند؛ در این نامه به آن‌ها تبریک گفته می‌شود و برای حضور در انتخابات درخواست و دعوت صورت می‌گیرد؛ هم‌چنین وظایف مجلس توضیح داده و مسئولیت این افراد را برای شرکت در انتخابات یادآوری می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، دکتر محسن ردادی استادیار گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در گفتوگویی به ضرورت حضور آگاهانه رأیاولیها در نخستین مشارکت سیاسی پرداخته است که متن آن تقدیم می شود.

به نظر میرسد، درخصوص رأیاولیها در همه دستگاههای کشور و رسانهها، مقداری کمتوجهی وجود دارد؛ رأیاولیها اهمیت بسیاری دارند و در دنیا هم به این افراد توجه بیشتری میشود. این قشر از رأیدهندگان را حداقل از دو جنبه میتوان ممتاز دانست که متفاوتاند و باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرند.

ابتدا اینکه رأیاولیها در افزایش مشارکت تأثیر بسیاری داشته و انگیزه بیشتری برای حضور در انتخابات دارند؛ بهخصوص در ایران که بقیه اقشار جامعه بهدلیل مشکلات که بعضاً نارضایتیهایی به وجود آورده و نسبت به رأیاولیها، بیشتر تحت تأثیر تبلیغات سوء رسانههای خارجی قرار دارند. رأیاولیها نارضایتیای را که شاید در اقشار دیگری از جامعه باشد، ندارند و ذهنشان پاکتر است و تحت تأثیر هجمهها نبودهاند.

بنابراین این امکان که رأیاولیها برای مشارکت رغبت بیشتری داشته باشند، بیشتر است. دلیل اول تمایز این قشر که باید مورد توجه بیشتری هم قرار گیرند، این است که بیشتر برای مشارکت در انتخابات مستعد هستند.

انتخابات فقط رأی دادن نیست

دلیل بعدی اینکه انتخابات را فقط بهعنوان یک اقدام سیاسی نبینیم که مردم میآیند و رأی میدهند و کار تمام میشود؛ بلکه بهعنوان یک فرهنگ و یک روند ببینیم؛ نه یک تکواقع؛ انتخابات انسانها را برای درک مردمسالاری آماده میکند و سازوکار انتقال قدرت را میفهماند. در انتخابات است که افراد بهجای اینکه دست به اقدامات رادیکال، غیرمسالمتآمیز و غیرمردمسالارانه بزنند، تربیت سیاسی میشوند که راه انتقال قدرت و راه تأثیرگذاری بر روندهای کشور از صندوقهای رأی میگذرد.

این مسئله در تمام دنیا نیاز به آموزش، راهنمایی و یک دوره تربیتی دارد که مهمترینِ آن نیز، همین دورهای است که افراد شروع به رأی دادن میکنند. در واقع انتخابات آغاز بلوغ سیاسی افراد است که صاحب قدرت تحلیل میشوند.

اگر ما رأیاولیها را از دست بدهیم؛ یعنی به آنها توجه نکرده و نتوانیم، آنها را قانع کنیم که پای صندوقهای رأی بیایند، یک روندِ تربیتی را خراب کردهایم و ممکن است، در این دوره رأیها پایین و یا بالا باشد و مشارکت کم و زیاد شود؛ ولی این دوره تمام میشود و چیزی که باقی میماند، نسلی است که آموزش سیاسی ندیده که اگر میخواهد اقدام سیاسی کند، باید سراغ صندوق رأی برود؛ ضرر این، از عدم مشارکت در یک تکانتخابات بیشتر است.

وقتی این آموزش رخ ندهد، اثرات آن دههها باقی خواهند ماند و افراد نسبت به روندهای مردمسالارانه مقداری بدبین میشوند، از آن فاصله گرفته و بهجای صندوق رأی، به خیابان و مبارزات غیرقانونی و خشونتآمیز رو میآورند.

اگر ما در آموزش و آوردن رأیاولیها به پای صندوقهای رأی کوتاهی کنیم، آموزش و جامعهپذیری به این افراد ناقص شکل خواهد گرفت که اثرات ماندگار و مخربی دارد. بنابراین نیاز است که رأیاولیها بهصورت ویژه و ممتاز مورد توجه قرار بگیرند.

باید رأیاولیها آموزش ببینند

اگر متوجه ضرورت و اهمیت حضور رأیاولیها در پای صندوقهای رأی هستیم، باید ببینیم چهکارهایی باید انجام بدهیم؛ اول اینکه باید بدانند، این فعالیت سیاسی و رأیدادن مثل هر مهارت اجتماعی و سیاسی نیاز به آموزش دارد. باید اطلاعات کافی به آنها داده شود که صندوق رأی اهمیت فراوانی دارد و برای اینکه در روندهای کشور اثرگذار باشند، باید در انتخابات شرکت کنند. نیاز است این آموزش، توسط رسانهها، مدرسه، دانشگاهها و بخشهای مختلف حتماً دنبال شود.

اگر آموزش درست انجام نشود، ر أیاولیها احتمالاً تمایل زیادی به حضور در روندهای مردمسالاری از جمله انتخابات را نخواهند داشت. یک تحقیق انجامشده و جالب است که در ایران و در سایر کشورهای جهان، برخی از جوانها و رأیاولیها از سر تفنن رأی میدهند. یک نویسنده آمریکایی کتابی درخصوص چگونگی تبدیل سیاست به تفنن نوشته که میگوید: بعضیها برای سرگرمی رأی میدهند. همچنین تحقیقی در ایران انجام شده که نشان میدهد، کسانی که برای بار اول و دوم رأی میدهند، انتخابات را نوعی سرگرمی و ماجراجویی میپندارند؛ همانطور که مثلاً سراغ بازی فوتبال استقلال و پرسپولیس میروند و امیدوارند، تیمشان برند شود و در خیابانها شادی کنند، چنین حسی نسبت به کاندیداها در انتخابات دارند. این موضوع در ایران و خارج از کشور هم وجود دارد.

این موضوع یک رغبتِ اولیهای برای حضور در انتخابات را فراهم میکند که خودبهخود علاقهمند شرکت در انتخابات هستند؛ ولی اگر ما بتوانیم، در این مدت آنان را قانع کرده و آموزشهای لازم را به آنان بدهیم که انتخابات فقط سرگرمی نبوده و برای این است که سرنوشتشان را رقم بزنند، در اینصورت هرچه جلوتر میروند، پختهتر و عاقلانهتر رأی میدهند و یک شهروند سیاسی، آگاه و فعال تربیت میشوند.

لزوم تکریم رأیاولیها

راهکار بعدی، تکریم رأیاولیهاست؛ وقتی فردی به سن بلوغ میرسد، برایش جشن عبادت میگیریم و او را اهمیت میدهیم. این هم یکنوع بلوغ سیاسی بوده و این در حالی است که متأسفانه بهصورت گذرا به آن میپردازیم و کسی به آن توجه چندانی نمیکند.

در برخی از کشورهای غربی، رئیس مجلس خود را موظف میداند که برای افراد رأیاولی، نامهای ارسال میکند؛ در این نامه به آنها تبریک گفته میشود و برای حضور در انتخابات درخواست و دعوت صورت میگیرد؛ همچنین وظایف مجلس توضیح داده و مسئولیت این افراد را برای شرکت در انتخابات یادآوری میکنند.

این راهکار خوبی است برای اینکه رأیاولیها تکریم شده و به حضور و مشارکت در انتخابات ترغیب شوند. متأسفانه این موضوع در ایران خیلی جدی گرفته نمیشود و نیاز است، روشها و راهکارهای مشابه مذکور در پیش گرفته شود تا افرادی که به سن رأیدهی میرسند، احساس مسئولیت و بلوغ سیاسی پیدا داشته باشند تا در انتخابات شرکت کنند؛ و الّا رغبتی برای شرکت در انتخابات نخواهند داشت!

کاندیداها با رأیاولیها همدلی ایجاد کنند

آموزش و تکریم دو راهحل برای افزایش حضور رأیاولیها در انتخابات است؛ سومین راهکار برای اینکه حضور رأیاولیها پرشورتر باشد، این است که همدلی بین کاندیداها و رأیاولیها به وجود بیاید.

معمولاً همه اقشارِ جامعه نمایندگان خودشان را در مجلس دارند؛ زنان، بازرگانان، پزشکان، مهندسان، حزباللهیها، بسیجیها و وکلا نمایندهای دارند که حقوقشان را در مجلس پیگیری کند.

از یک طرف دیگر شعارهایی که کاندیداها میدهند، قشری از جامعه را جلب میکند؛ مثلاً برخی کاندیداها بهنفع معلمان شعار میدهند؛ یعنی حرفشان باعث ایجاد همدلی با معلمها میشود و برخی کاندیداها اهداف، برنامهها و شعارهایی اعلام میکنند که همدلی کارگران را بر میانگیزد؛ اما کسی قشر رأیاولیها را که اواخر دوران دبیرستان و یا اوایل مقطع دانشگاهی و در سنین ۱۸ تا ۲۴ هستند، در مجلس نمایندگی نمیکند؛ البته جنس مطالبات این جوانان با سایر اقشار جامعه متفاوت است.

از سوی دیگر شعارهایی که داده میشود، هیچ تناسبی با خواستههای این افراد نداشته و موجب میشود، همدلی شکل نگیرد.

نیازها و خواستههای این قشر باید حداقل از زبان برخی کاندیداها بیان بشود که همدلی و کشش بهوجود بیاید تا این افراد به سمت صندوق بروند؛ یعنی چه از نظر ظاهر و چه از نظر شخصیت، باید کاندیداها قرابت و نزدیکی با رأیاولیها داشته باشند و وعدهها و برنامههایشان تناسبی با خواستهها و علایق این جوانهای نوانتخاباتی داشته باشد؛ و الّا رغبتی برای حضور در انتخابات نخواهند داشت.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha